1- با رسول الله -صلى الله عليه وسلم- بیعت نمودیم که در سختی و آسانی و در خوشی و ناخوشی، و آنگاه که ديگران بر ما ترجيح داده شوند، حرف شنوی و اطاعت نماييم

2- سَتَكُونُ أُمَرَاءُ فَتَعْرِفُونَ وَتُنْكِرُونَ، فَمَنْ عَرَفَ بَرِئَ، وَمَنْ أَنْكَرَ سَلِمَ، وَلَكِنْ مَنْ رَضِيَ وَتَابَعَ

3- اگر بنده مریض شود و یا مسافرت کند، معادل کاری که در زمان اقامت و سلامتی انجام می داد، برای او نوشته می شود

4- از من هر چند یک آیت هم باشد ابلاغ کنید، و در مورد بنی اسرائیل حرف بزنید که هیچ اشکالی ندارد، و هر کس از روی عمد بر من دروغ بگوید، پس مسکن خود را در دوزخ انتخاب کند

5- دين نصيحت كردن است

6- بار الها، هر که زمام امور امت من را به دوش بگیرد و بر آنها سختی کند با وی سختی کن، وهر که زمام امور امت من را برعهده گیرد به آنها نرمی کند با وی نرمی کن

7- هیچ بنده ای نيست كه الله متعال وى را بر مردم حكمفرما كرده باشد، در حالی بمیرد که با رعيت خود خاین باشد، مگر اينكه بهشت را بر وى حرام كرده است

8- مَنْ ‌خَرَجَ ‌مِنَ ‌الطَّاعَةِ، وَفَارَقَ الْجَمَاعَةَ فَمَاتَ، مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً

9- مَنْ أَتَاكُمْ وَأَمْرُكُمْ جَمِيعٌ عَلَى رَجُلٍ وَاحِدٍ، يُرِيدُ أَنْ يَشُقَّ عَصَاكُمْ، أَوْ يُفَرِّقَ جَمَاعَتَكُمْ، فَاقْتُلُوهُ». «هر كسى آمد در حالی که شما بر سر [اطاعت از] يک مرد جمع شده‌ايد« و خواست تا در بين شما تفرقه ايجاد كند يا جماعت شما را متفرق سازد او را بکشید

10- هریک از شما منکری دید باید آن را با دستش تغییر دهد، و اگر نتوانست با زبانش، و اگر نتوانست با قلبش، و آن ضعیف ترین ایمان است

11- عليكم بتقوى الله، والسمع والطاعة، وإن عبدًا حبشيًّا، وسترون من بعدي اختلافًا شديدًا، فعليكم بسنتي وسنة الخلفاء الراشدين المهديين

12- إِنَّ مِنْ أَعْظَمِ الجِهَادِ كَلِمَةَ عَدْلٍ عِنْدَ سُلْطَانٍ جَائِرٍ». «یکی از بزرگترین جهادها، سخن عدل در برابر حاکم ظالم است

13- تبعیض [و خاصه‌خواری و ترجیح دیگران بر شما] و اموری رخ خواهد داد که آن را انکار خواهید کرد» گفتند: یا رسول الله [در آن شرایط] ما را به چه امر می‌کنید؟ فرمود: «حقی را که بر عهدهٔ شماست انجام می‌دهید، و آنچه برای شماست را از الله می‌خواهید

14- مَثَلُ القَائِمِ عَلَى حُدُودِ اللَّهِ وَالوَاقِعِ فِيهَا، كَمَثَلِ قَوْمٍ اسْتَهَمُوا عَلَى سَفِينَةٍ، فَأَصَابَ بَعْضُهُمْ أَعْلاَهَا وَبَعْضُهُمْ أَسْفَلَهَا

15- ای عمو، بگو لا اله الا الله، کلمه‌ای که با آن نزد الله از تو دفاع کنم

16- إِنَّ النَّاس إِذا رَأَوُا الظَّالِمَ فَلَم يَأْخُذُوا عَلَى يَدَيه أَوشَكَ أَنْ يَعُمَّهُمُ اللهُ بِعِقَابٍ مِنْهُ»: «هرگاه مردم ظالمی را ببينند و دستش را نگيرند (و او را از ظلم و ستم باز ندارند)، انتظار می رود که الله همه ی آنها را به عذاب خويش گرفتار کند

17- كُلُّ سُلاَمَى مِنَ النَّاسِ عَلَيْهِ صَدَقَةٌ

18- گوش کنید و اطاعت کنید، آنها مسئولیت خودرا بدوش دارند و شما مسئولیت خودرا بدوش دارید

19- إِنَّ الدِّينَ يُسْر، ولنْ يشادَّ الدِّينُ إلاَّ غَلَبه فسدِّدُوا وقَارِبُوا

20- كُلُّكُمْ رَاعٍ فَمَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ،

21- وَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ، لَيُوشِكَنَّ أَنْ يَنْزِلَ فِيكُمْ ابْنُ مَرْيَمَ حَكَمًا مُقْسِطًا، فَيَكْسِرَ الصَّلِيبَ، وَيَقْتُلَ الخِنْزِيرَ، وَيَضَعَ الجِزْيَةَ، وَيَفِيضَ المَالُ حَتَّى لاَ يَقْبَلَهُ أَحَدٌ» یعنی: «قسم به آنکه جانم به دست اوست، نزدیک است که فرزند مریم در میان شما به عنوان داوری دادگر نازل شود و صلیب را بشکند، و خوک را بکشد، و جزیه را بردارد، و مال آنقدر سرازیر شود که کسی آن را نپذیرد

22- و من ضمام بن ثعلبه برادر بنی سعد بن بکر هستم

23- ای مردم، الله تکبر و نخوت جاهلیت و فخرفروشی آنان به پدران را از میان برداشته است

24- إِنَّهَا سَتَكُونُ أُمَرَاءُ يَكْذِبُونَ وَيَظْلِمُونَ، فَمَنْ صَدَّقَهُمْ بِكَذِبِهِمْ وَأَعَانَهُمْ عَلَى ظُلْمِهِمْ فَلَيْسَ مِنَّي، وَلَسْتُ مِنْهُ

25- كَانَ مَلِكٌ فِيمَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ، وَكَانَ لَهُ سَاحِرٌ

26- مردی بود که من سراغ نداشتم کسی به اندازه ی او از مسجد دور باشد؛ ولی هيچ نمازی از او فوت نمی شد

27- واللَّه لا يأْخُذُ أَحدٌ مِنْكُمْ شَيْئًا بِغَيْرِ حقِّهِ إلاَّ لَقِيَ اللَّه تَعالَى، يَحْمِلُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ

28- إنَّهُ لا يَنْبَغِي أنْ يُعَذِّبَ بالنَّارِ إِلا رَبُّ النَّارِ»: «شايسته - و روا - نيست کسی با آتش عذاب دهد مگر پروردگارِ آتش

29- خُذُوا مِنْ الْعَمَلِ مَا تُطِيقُونَ، فَوَاللَّهِ لَا يَسْأَمُ اللَّهُ حَتَّى تَسْأَمُوا»: «شب ها نمی خوابد؟! اعمالی را انجام دهيد که توان آن را داشته باشيد. سوگند به الله که الله خسته نمی شود اما شما خسته می شويد

30- ترس از مردم مانع یکی از شما نشود که هرگاه حق را ببیند و یا بداند و از گفتن آن و یا امر به آن خودداری کند

31- إِنَّهَا سَتَكُونُ فِتَنٌ، أَلَا ثُمَّ تَكُونُ فِتْنَةٌ الْقَاعِدُ فِيهَا خَيْرٌ مِنَ الْمَاشِي فِيهَا، وَالْمَاشِي فِيهَا خَيْرٌ مِنَ السَّاعِي إِلَيْهَا،